سواد رسانه ای

سواد رسانه ای
در اذهان بسیاری از مردم، اصطلاح سواد رسانه ای چاپی و نوشتاری عجین شده است و به معنای توانایی خواندن
است. برخی این اصطلاح را به سواد بصری یا دیداری که مرتبط با رسانه هایی چون تلویزیون و فیلم است تعمیم
می دهند. سایر نویسندگان این مفهوم را تا حد سواد کامپیوتری نیز گسترش می دهند. سواد خواندن سواد بصری
و سواد کامپیوتری معادل سواد رسانه ای نیستند . در مقابل صرفاً اجزای سازنده آن می باشد. از دیدگاه دانشمندان
علوم ارتباطی، در عصر نوین سواد رسانه ای به کلیه رسانه ها اختصاص دارد. از دیدگاه سواد رسانه ای ما به عنوان
35
مخاطب همواره خود را در معرض رسانه ها قرار داده و از مفاهیم پیام هایی که از طریق رسانه با آن مواجه
می شویم، تفاسیری را ارائه می دهیم.
» پردازش پیام « و » جایگاه مخاطب « ، بر اساس الگوی پاتر، سواد رسانه ای از عوامل گوناگون در ساختار دانش
تشکیل شده است که یک دیگر را پشتیبانی می کنند و در منظومه ای منسجم قرار دارند. به نظر می رسد این الگو
از شبکه سازه ای گسترده ای برخوردار است و می تواند حدود و دانش مخاطب نسبت به رسانه ها مهارت های لازم
بر ای استفاده از رسانه ها و مهم تر از همه نظام معناجویانه و معناساز پیام را مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین
می توان سواد رسانه ای را به صورت های زیر تعریف کرد:
-1 اگر چه در سواد رسانه ای از رسانه ها انتقاد می شود این به معنای استفاده نکردن از رسانه نیست.
-2 سواد رسانه ای، به معنای محدود کردن تماشای تلویزیون نیست بلکه به معنای تماشای با دقت آن است.
-3 سواد رسانه ای، کشف اهداف سیاسی، کلیشه ها و بازنمایی های انحرافی نیست بلکه فهم نکاتی است که
در رسانه ها، هنجار تلقی می شود.
سواد رسانه ای به طور کلی عبارت است از : استفاده از رسانه ها با توجه به هدف پیام، و درک صحیح پیام و این که
پیام ارائه شده چه رسالتی برای مخاطب خود دارد و انگیزه آن پیام چه بوده اس . ت به عبارت دیگر سواد رسانه ای
یعنی: هوشیاری مخاطب در ارتباط با رسانه و آگاهی وی از این که چه پیامی با چه هدفی و با چه موقعیتی به وی
ارائه می شود. تا وی بتواند تفسیری درست از برنامه های مختلف رسانه ها ارائه کند.
سطوح و اصول سواد رسانه ای
به اعتقاد بسیاری ار کارشناسان ، سواد رسانه ای در ارتقاء عرصه های مختلف جامعه تأثیر گذار است، به عنوان
مثال سواد رسانه ای را می توان به عنوان یک جزء لازم از تلاش های آموزشی در جهت ارتقاء مهارت های تفکر
نقادانه برای درک موضوعات پیچیده و تربیت شهروندان مسؤول به کار گرفت.
علاوه بر این، یکی از سنتی ترین نگرش ها به موضوع سواد رسانه ای مبتنی بر این باور فراگیر بوده است که
رسانه ها، مردم را وادار به انجام کارهایی می کنند و بر این اساس، همواره نگرانی های زیادی درباره نمایش آشکار
خشونت گرافیکی، کاربرد کلمات موهن و غیره در سینام و تلویزیون وجود داشته است. لذا برخی افراد می خواهند
با ممنوع یا قانون مند کردن نمایش صحنه ها و اصوات موهن از کودکان و نوجوانان محافظت کنند، در حالی که
برخی دیگر، از اعمال سانسور ابزار نگرانی می کنند در این میان والدین و سیاست مداران به یک راه حل سریع و
ساده، یعنی استفاده از یک قطعه تراشه الکترونیکی که مطالب موهن را حذف می کند، جذب شده اند . سواد
رسانه ای حکم می کند که اگر استفاده از محصولات رسانه ای با دید انتقادی صورت بگیرد، تولید آن ها نیز بر
همین مبنی خواهد بود.
استادان و کارشناسان سواد رسانه ای درباره مجموعه ای از اصول که به عنوان بخشی از سواد رسانه ای مورد بحث
قرار می گیرند به توافق نسبی دست یافته اند که عبارت اند از :
36
-1 اصل اول مبتنی بر این است که رسانه ها ساختگی هستند و همه اموری که آن ها به نمایش می گذارند،
منطبق با واقعیت نیستند و در واقع در روزگار واقعیت مجاری و شبیه سازی کامپیوتری، دیدن عینی باور
کردن نیست.
-2 اصل دوم آن است که نمایش های رسانه ای، بازسازی واقعیت هستند، این اصل به معنای درک این نکته
است که میان شیوه ارائه وقایع به وسیله رسانه ها و شیوه درک این وقایع از سوی ما به عنوان مصرف
کنندگان رسانه ها، یک رابطه قطعی وجود دارد.
-3 اصل سوم آن که گروه های متفاوت پس از رویارویی با محتوای رسانه های یکسان، اجزای کاملاً متفاوتی
از همان محتوا را انتخاب، رد، حفظ و درک می کنند.
-4 اصل چهارم به تجاری بودن محصولات رسانه ای اشاره می کند، یعنی اصل موضوع فقط جنبه مالی است
و هر نوع درک واقعی از محتوای رسانه ها را نمی توان از زمینه اقتصادی و ضرورت های مالی محرک
صنعت رسانه ها جدا کرد.
-5 در این » تئودورسایرز « . ایدئولوژیک بودن پیام های رسانه ای پنجمین اصل از اصول سواد رسانه ای است
زمینه می گوید : تلویزیون به بزرگ ترین سیستم آموزشی و شکل دهنده اصلی فرهنگ تبدیل شده است
که قدرت مندانه بر ذهن جوانان درباره نحوه آمریکایی بودن تأثیر می گذارد.
درک ارزش ها و باورهای اساسی که تلویزیون و رسانه ها تعلیم می دهند، نکته محوری در زمینه سواد
رسانه ای است.
-9 اصل ششم به پیامدهای سیاسی و اجتماعی پیام های رسانه ای اشاره کرد. این اصل به بررسی رابطه
میان تصویر و تأثیر، محتوا و پیامدها می پردازد و این که در عصر مصرف و مادی گری، تربیت معنوی
فرزندان را چگونه بر عهده بگیریم. این اصل مربوط به نحوه نمایش و شکل دادن، بازتاب و تقویت واقعیت
توسط رسانه ها یا مربوط به درک این که چه کسی یا چه چیزی تصویر شده است و این که کدام گروه ها
و افراد در جامعه ما در این تصویر جای ندارند و به آن ها نپرداخته ایم، می باشد، تا حدی هم مربوط به
این است که چه کسی، چگونه، چرا و با چه تأثیری، شخص دیگر را تصویر کرده است و آن دیگری
کیست؟
آخرین اصل سواد رسانه ای این است که هر رسانه، شکل زیبا شناختی منحصر بفردی دارد. این اصل ما را قادر به
درک ویژگی ها و مشخصات منحصر بفرد هر رسانه می سازد تا بتوانیم نحوه ارتباط شکل و محتوا را جستجو و
درک کنیم.
به طور کلی با توجه به اصل سواد رسانه ای می توان اذعان کرد که با فرا گرفتن سواد رسانه ای می توان فهمید که
چگونه اطلاعات و آگاهی که از رسانه ها فرا می گیریم، طبقه بندی کنیم و هر کدام را در جای مناسب خود در
ذهن قرار دهیم که به موقع بتوانیم از آن بهره بگیریم. در غیر این صورت قادر نخواهیم بود ارتباط مناسبی با
رسانه ها که ما را تحت بمباران اطلاعات خود قرار داده و حتی محیط اطرافمان برقرار کنیم.
37
باید دانست که سواد رسانه ای مختص قشر یا جنش خاصی نیست، بلکه همه افراد جامعه از کودکان تا کهنسالان از
بی سوادان تا با سوادان، از زنان تا مردان می توانند از آن بهره بگیرند. در حال حاضر در این ایران جای سواد
رسانه ای در بسیاری از جهات خالی به نظر می رسد ، حتی دانشجویان رشته های مرتبط نیز با آن آشنایی زیادی
ندارند، بنابراین بررسی و مطالعه آن در این کتاب ضروری به نظر می رسد.
هدف سواد رسانه ای
هدف اصلی سواد رسانه ای این است که به ما قدرت کنترل بیش تری نسبت به تعابیر پیام می بخشد. واقعیت این
است که همه پیام های رسانه ای دارای تعابیر و تفاسیر مختلف هستند. مثلاً روزنامه نگاران به ما تعابیر خودشان را
از این که چه چیزی و چه کسی مهم است، ارائه می دهند، برنامه سازان برنامه های سرگرمی نیز تعابیر خود را از
مفاهیمی چون انسانیت، آشتی، جنگ و خوشبختی نشان می دهند، صاحبان آگهی نیز سعی می کنند ما را متقاعد
سازند مشلاتی داریم و کالای آن ها که می تواند ما را در غلبه بر این مشکل یاری کند.
هم چنین ما نیز به عنوان مخاطب می توانیم تعابیر خودمان را از این پیام ها داشته باشیم. چه ما آگاهی لازم در
بخورد با رسانه را کسب کنیم یا نه، فرایند تأثیر رسانه ادامه دارد. زمانی که بتوانیم کنترل بیش تری نسبت به
رسانه ها و تعابیر آن ها داشته باشیم، می توانیم به تأثیرات مثبت ناشی از آن ها قوت می بخشد تا ضمن این که
متفکرانی باشند، خود نیز به مولدین خلاق پیام ها بدل بشوند.
به طور مسلم بهره مندی از سواد رسانه ای، مهارتی حیاتی برای قرن 21 به حساب می آید، چرا که فن آورهای
اطلاعاتی و ارتباطی مانند رایانه، شبکه های ارتباطی، خطوط تلفن و شبکه های فیبر نوری، ماهواره ها و دیگر
وسایل ارتباط جوامع را متحول ساخته و بر فهم و ادراک، از خودمان و جوامع مان تأثیر گذاشته است.
به طور مثال: IT رفته، رفته کل جهان را به اشتغال خود در میآورد و حتی با مجهز شدن به سیستم های مخابراتی
واگذار IT به Ict این تحول عمق بیشتری نیز به خود گرفته است.
اینترنت به صورت ذاتی و ریشه ای مرز نمی شناسد، بنابراین سواد رسانه ای پاسخی ضروری، غیر قابل اجتناب و
واقع نگر
نسبت به محیط الکترونیکی پیچیده اطراف ما است تا با ایجاد توانایی دسترسی به تحلیل ارزیابی و پردازش فعال
اطلاعات در اشکال مختلف پیام های مکتوب، دیداری، شنیداری، بپردازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا