نقش خبرنگاران در ماندگاری قیام حسینی
«اگر نهضت امام حسین (ع) عالمگیر شد و آثار آن صدها سال باقی است و اگر فرهنگ و ترویج عزاداری اباعبدالله به یک اصل تبدیل شده و اگر هر روزی که با ظلم و ستم مبارزه شود، به نام عاشورا است و هر سرزمینی که ساکنان آن علیه ظلم قیام کنند، نام کربلا مطرح است و اگر بعد از آن امام همام، هر قیامی که علیه ظالمان بر پا شد، نام امام حسین و قیام آن حضرت را به همراه داشت، همه و همه بعد از عنایت و لطف و خواست الهی، نتیجه کار خبرنگارانی بود که از ابتدای قیام تا به شهادت رسیدن امام و همه یارانش در صحنه حضور داشتند و آنچه را در ایام نبرد و اسارت دیده بودند، درست و با حفظ امانت، برای مردم بازگو میکردند.»
به گزارش پایگاه خبری آموزشگاه رسانه، علی متقیان، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و فرهنگ، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات به مناسبت تقارن ۱۷ مرداد، روز خبرنگار با عاشورای امام حسین(ع) نوشت: «امسال روز خبرنگار مصادف است با عاشورای حسینی است. انتصاب روز خبرنگار به شهید و شهادت و شاهد، معنایی داشت که قبلاً بدان اشاره کرده بودم اما امسال از همزمانی روز عاشورا و روز خبرنگار، پیامی دیگری برداشت میکنیم.
همه ارباب مقاتل و مورخان که به بررسی قیام امام حسین (ع) پرداختهاند، بدون استثنا به حضور خانواده امام از ابتدای قیام تا روز عاشورا و پس از واقعه عاشورا در دوران اسارت اشاره دارند. بعضی هم به عنوان مخالف حضور خانواده در این سفر، به امام خرده گرفتند و حضرت را از این تصمیم منع میکردند.
آنچه مسلّم است این است که امام حسین از روز ۲۷ رجب سال ۶۰ که از کنار مضجع شریف جدش، علیهم صلوات الله، با خطبهای هدف از اعتراض و عدم پذیرش حکومت یزید بن معاویه را اعلان و رسماً خطاب به حاضران که نه، همه آزادگان عالم، فرمود: «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی» (من برای جاهطلبی و کامجویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم.) امام هدفش را رسما اعلام میکند: اصلاح دین جدّش و امر به معروف. امام در جای دیگری پس از استرجاع ادامه میدهد: اگر امت اسلام گرفتار حاکمی مانند یزید شوند و علیالاسلام والسلام. باید با اسلام خداحافظی کرد.
به طور قطع امام در این حرکت اعتراضی با هدف نپذیرفتن حکومت یزید بن معاویه و بیعتنکردن با ظالم از مدینه حرکت و قیام خود را آغاز کرد. در این حرکت اعتراضی آن حضرت تصمیم بر جنگ نداشت و در تمام دوران قیام و خطبههایی که در مکه و در مسیرهای حرکت بهویژه مسیر عزیمت به کوفه بیان کرد، هیچگاه به دنبال جمعآوری ادوات جنگی نبود و اگر پیشنهادی میشد و شخصی میخواست اسب یا ادوات جنگی بدهد، نمیپذیرفت.
حتی در روز دوم محرم ۶۱ بعد از رودررو شدن با لشکر حرّ بن یزد ریاحی و اقامت اجباری در سرزمین کربلا امام با نشاندادن نامهها به دعوت مردم کوفه اشاره دارد و از جنگ سخنی به میان نمیآورد و اعلام میکند که اگر نمیتوانم به کوفه بروم، برمیگردم یا به یمن یا … .
اولین باری که در قیام امام رسماً از جنگ سخن به میان آمد، در پاسخ به پیام عمر بن سعد بود که برای امام پیام فرستاده بود که در روز نهم آماده جنگ باشد. امام اجازه خواست یک روز به تاخیر بیفتد و فرمود من اقامه نماز و قرائت قرآن را دوست دارم. اباعبدالله علیرغم اینکه کاملاً در محاصره است و کوفیان چند روزی است استفاده از آب را که حق طبیعی است، برای او و خانواده و همراهانش منع کرده بودند، سخن از جنگ به زبان نمیآورد.
تا آنجا که بررسی شده، اولین بار امام حسین در شب عاشورا سخن از جنگ گفت. هنگامی که چراغها را خاموش کرد و فرمود بیعتم را برداشتم، فردا جنگ خواهد شد و همه حاضران به شهادت میرسند، عده ای رفتند. آنها که ماندند وفاداری خود را اعلام کردند. آنگاه امام، جایگاه شهدا در بهشت را نشان داد.
در این صورت قیام تا شب عاشورا جنبه روشنگری و اعتراض به ظلم و ناعدالتی و عدم پذیرش حاکمی چون یزید داشت. این حرکت، اعتراضی بود و قیامی که یک طرف آن اهالی کوفه بودند که رسماً و کتباً نامه دعوت نوشته و طرف دیگرش امام و یارانش که دعوت را پذیرفته و برای اطمینان خاطر، نمایندهاش را فرستاده بود و این آمادگی به تایید نمایندهاش هم رسیده بود. این حرکت و قیام مردمی، شاهدانی میخواهد که از نزدیک واقعه را مشاهده کنند و تمام اتفاقات را با چشم دیده و با گوش بشنوند و بعضی از شکنجهها را از نزدیک ببینند و با تن خویش لمس کنند.
آنچه موجب شد در این روز، نقش آفرینندگان عاشورا با خبرنگاران ممزوج شود، انتقال خبر این قیام بود. خبرهای صحیح و صادقانه، در هر ماجرا و اقدام و برخوردی که بین دو گروه صورت میگیرد، می تواند پس از پایان ماجرا در نطفه خفه شده و هیچکس از آن مطلع نشود یا اینکه خبر این واقعه و اقدام به صورت گسترده منتشر شده و خبر مورد استقبال قرار گرفته و گسترش پیدا کند. در این صورت است که دیگر نمیتوان این واقعه را پنهان کرد و بعضاً جهانی میشود.
واقعه قیام امام هم همینطور بود. میتوانست این حرکت انقلابی و قیام بزرگ، پس از به شهادت رسیدن مردان نهضت، در نطفه خفه شود و به عنوان یک اختلاف داخلی، پرونده آن بسته شود یا بنیامیه هر روایتی را که به مصلحت خودشان میدانستند، به نفع خود روایت کرده و واقعه را وارونه و به نفع خود نقل کنند.
اما نکته مهم که یکی از دلایل ماندگاری قیام امام حسین(ع) از نظر تاریخی است، نقل روایتهای ماجرا از زبان شاهدان عینی و خانواده آن حضرت بود که علیرغم مخالفت بعضی بزرگان مدینه و حتی بنیهاشم، همراه امام آمده بودند. این جمع، شاهد تمام وقایع بودند. این خبرنگاران که امام را همراهی میکردند، در آن روز رسانهای نداشتند که آنچه را اتفاق میافتد، سریع و بلافاصله منتشر کنند. آنان وقایع را کاملاً مشاهده کرده، به خاطر سپرده و به هنگام ملاقات با کسانی که در صحنه نبودند، آنها را بازگو میکردند.
اینان تا امام حضور داشت، نقش کاتبانی را داشتند که شاهد همه وقایع است. از محتوای مذاکرات اطلاع داشتند و تمام وقایعی را که اتفاق میافتاد، مشاهده و ثبت کرده بودند. این شاهدان، کار اطلاعرسانی و آگاهیسازی خود را از روز اول اسارت آغاز کردند و این اطلاعرسانی موجب شد تا کار دستگاه ابن زیاد و فرماندهاش عمر بن سعد که تمام هدفشان این بود که این پرونده را خاتمه داده و مهر تمت بر او بزنند، سخت شود.
هدف ابن زیاد و سپاه بنیامیه در استقرار امام و یارانش در یک بیابان بی آب و علف این بود که ماجرا را در جنگی نابرابر خاتمه دهند و اعلام کنند که تعدادی خارجی بر خلیفه خروج کرده بودند، سپاه خلیفه در مقابل آنان ایستادگی کرد و در جنگی پیروزمندانه شکست خوردند و همگی از پای درآمدند. اموالشان به غنیمت گرفته شد و خانواده این خارجیان را اسیر کرده، در میان شادی و استقبال مردم، شهر به شهر گذراندیم تا اینکه در مرکز خلافت و در دربار یزید، رسماً جشن پیروزی گرفته و به ماجرا خاتمه داده شود.
اما این را فکر نمیکردند که باحضور این شاهدان خبرنگار، نهتنها پروندۀ این حرکت اعتراضی بسته نخواهد شد بلکه این خبرنگاران چنان مشاهدات خود را بیان کردند که از آن تاریخ تا امروز که نزدیک به ۱۴۰۰ سال از زمان واقعه می گذرد، هنوز گویا در دهه اول محرم در کنار امام و به حمایت امام برخاستهاند.
چه اتفاقی افتاد که این حرکت در نطفه خفه نشد و چرا این قیام ماندگار ماند؟ جدای از مسائل معنوی که جای آن در این بحث نیست، اطلاعرسانی این خبرنگاران همراه ماجرا و مورد تأیید امام بود. همه هشتاد و چند نفر زن و کودک تحت فرماندهی حضرت امام سجاد (ع) و زینب کبری سلام الله علیها بودند. خطابههای آتشین علیوار و روشنگرانه حضرت زینب در کوفه و شام و خطبه مهم امام سجاد در شام که منجر به آزادی اسرا شد، گفتگوی یکایک همراهان امام، در طول مدت اسارت در فرصتهای پیشآمده، با هدف روشنگری عابران و سخنگفتن با زنان شامی که برای تماشا میآمدند، همه و همه موجبات آزادی آنها را فراهم کرد.
این شاهدان واقعه، پس از آزادی از اسارت، این حرکت پیروزمندانه را دنبال کرده، آزادانه و با اختیار، بدون مزاحمت به سمت طرف کربلا حرکت کردند و در اربعین شهادت امام حسین به سرزمینی وارد شدند که چهل روز قبل عزیزانشان در مقابل دیدگان آنها به خاک و خون کشیده شده بود و خودشان با غل و زنجیر به اسارت برده شدند.
اینان با ورود به کربلا مجدداً قیام امام را زنده کرده، پرچم پیروزی آن را بالا بردند و به جهانیان ثابت کردند که حق پیروز است. این کاروان در طول مسیر بازگشت به مدینه و از همه مهمتر هنگام ورود به مدینه و در مراسمی که در شهر مدینه پس از ورود خاندان امام حسین برگزار میشد، به عنوان شاهدان واقعه، آنچه را دیده بودند، برای مردم بازگو میکردند.
این مشاهدات دهان به دهان میگشت؛ به صورتی که گویا همه، خود شنوندگان ماجرا بودند و در صحنه حضور داشتند و بعضی از این شنوندگان نیز به نوبۀ خود، برای دیگران به نقل از همراهان امام، راویان واقعه کربلا شدهاند. تمامی وقایع برای مردم گفته میشد تا این رویداد عظیم تا ابد زنده بماند و هیچگاه رو به سردی نگذارد.
هر چه آثار و برکت از قیام امام داریم و هر چه آثار معنوی این قیام ماندگار است و آنچه میشنویم، نقل قول از این کاروان، نتیجه همراهی خبرنگاران در این مسیر همراه امام بوده و آنچه بیان میکردند، مورد تایید امام زمانشان بود که در معیّت او حرکت می کردند.
مشاهدات این خبرنگاران در زندگی آنان اثر گذاشت و در طول زندگی با یادآوری خاطرات، به بیان مشاهدات خود میپرداختند؛ چنانکه در حالات امام سجاد نقل می کنند که وقتی آب میدید، گریه می کرد یا اگر قصابی را می دید که گوسفندی را ذبح می کند، اشک میریخت و با گریه خود، به اتفاقاتی که در مقابل چشمان او در کربلا افتاده بود، اشاره می کرد.
رفتار هر یک از شاهدان عینی واقعه کربلا برای مردم پیامی داشت. ابوالفرج اصفهانی به مجالس شعر سکینه بنت الحسین اشاره دارد که دختر امام حسین، مراسم بزرگی با حضور شاعران بر پا میکرد و شاعران در این مراسمها برای کربلا شعر میگفتند.
آری، اگر نهضت امام حسین (ع) عالمگیر شد و آثار آن صدها سال باقی است و اگر فرهنگ و ترویج عزاداری اباعبدالله به یک اصل تبدیل شده و اگر هر روزی که با ظلم و ستم مبارزه شود، به نام عاشورا است و هر سرزمینی که ساکنان آن علیه ظلم قیام کنند، نام کربلا مطرح است و اگر بعد از آن امام همام، هر قیامی که علیه ظالمان بر پا شد، نام امام حسین و قیام آن حضرت را به همراه داشت، همه و همه بعد از عنایت و لطف و خواست الهی، نتیجه کار خبرنگارانی بود که از ابتدای قیام تا به شهادت رسیدن امام و همه یارانش در صحنه حضور داشتند و آنچه را در ایام نبرد و اسارت دیده بودند، درست و با حفظ امانت، برای مردم بازگو میکردند.
اما آنچه بایستی به عنوان خبرنگار از خبرنگاران کربلا بیاموزیم این است که: شاهد واقعه باشیم و بر اساس مشاهده نقل کنیم. بر اساس عقیده و شناخت درست از هدف قیام، مشاهدات خود را انتقال دهیم. در این راه، از تحمیل سختیها و شکنجهها نهراسیم و مواظب باشیم که در راه انتقال خبر، به دو مساله انحرافی تطمیع و تهدید دچار نشویم و در هر شرایطی حقیقت را نادیده نگیریم و در نهایت اینکه همچون یاران امام حسین (ع)، نیت خود را در خبر خالص کرده و برای خدا خبر تهیه کنیم.»
انتهای پیام
منبع:خبرگزاری ایسنا