نبود قوانین و سیستم ارزیابی شفاف در زمینه تراریختهها و سرگردانی مردم
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تشریح نتایج پژوهش خود پیرامون بازنمایی زیستفناوری و محصولات تراریخته در خبرگزاریها، گفت: در غیاب قوانین و سیستم ارزیابی شفاف مخاطرات، شهروندان از نظر معرفتی به دانش و معرفت متخصصان نیاز دارند و متخصصان هم به پژوهشها و مقالاتی استناد میکنند که در نشریههای معتبر خارجی له یا علیه زیست فناوری گیاهی و سلامت محصولات تراریخته منتشر شدهاند. در واقع در مواجهه با تراریختهها، جامعه ایران بیش از اینکه جامعه مخاطرهآمیز باشد، جامعه بیمناک و سرگردان است.
به گزارش پایگاه خبری آموزشگاه رسانه، دکتر سیده زهرا اجاق در نشست تخصصی «تراریختههای آشپزخانه در قاب رسانه» که توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، به تشریح نتایج پژوهش خود پیرامون بازنمایی زیست فناوری و محصولات تراریخته در خبرگزاریها پرداخت.
وی در ابتدای این نشست به تبیین مفهوم زیست فناوری و تراریخته پرداخت و اظهار کرد: زیست فناوری به معنای کاربرد روشهای علمی و فنی در تبدیل بعضی مواد به کمک عوامل بیولوژیک (میکروارگانیسمها، یاختههای گیاهی و جانوری و آنزیمها و… ) برای تولید کالا و خدمات در صنایع مختلف به ویژه کشاورزی، صنایع غذایی، دارویی و پزشکی است. در همین راستا غذاهای تراریخته به محصولاتی اشاره میکند که اصلاح ژنتیکی شدهاند. در واقع از یک گیاه، حیوان یا میکروارگانیسمی طبیعی به وجود میآیند، اما از لحاظ ژنتیکی طوری اصلاح شدهاند که ویژگی جدیدی را نشان میدهند، یا یک ویژگی طبیعی را از دست میدهند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با برشمردن دلایل موافقان و مخالفان غذاهای تراریخته، افزود: مدافعان این فناوری، آن را برای امنیت غذایی در جهان، تولید محصولات سالمتر و تغذیه بهتر لازم میدانند و معتقدند این نوع محصولات را باید گسترش دهیم تا بر مشکلاتی همچون کمبود آب و سیر کردن مردم فائق آییم. در مقابل مخالفان به تأثیرات احتمالی زیانآور این محصولات بر سلامت بشر و تنوع گونههای زیستی اشاره میکنند. اما نکته مخاطرهآمیز این است که اطلاعات علمی درباره اثرات مصرف آن بر سلامت انسان در درازمدت وجود ندارد و همین موضوع موجب ایجاد حساسیت مردم نسبت به این فناوری و محصولات حاصل از آن شده است.
دکتر اجاق با مرور تحقیقات گذشته، خاطر نشان کرد: امروزه دانش در ابعاد مختلف زندگی حضور دارد و علم مدرن به یکی از حوزه های مهم زندگی اجتماعی تبدیل شده است. از نظر بسیاری از پژوهشگران، این جامعه را میتوان جامعه دانش بنیان، اطلاعاتی یا پساصنعتی نامید. در عین حال در جامعهای که تحت تأثیر علم است، ماهیت روابط اجتماعی تغییر می کند و کشمکشها و تعارضات جدیدی در جامعه ایجاد میشود. طبیعت در جامعه دانشبنیان خود را به شکل فاجعه، خطر و دشواری برملا میکند و تردیدهایی برای انسانها پدید میآورد که ویژگی مخاطرهآمیزی به جامعه میبخشد.
وی در ادامه به نظرات داگلاس و بِک با دو رویکرد متفاوت در مورد جامعه مخاطرهآمیز اشاره کرد و افزود: داگلاس بر این باور است که سیاست گذاری برای کمک به حل مشکلاتِ ناشی از مخاطرات، باید به بازسازی اعتماد عمومی نسبت به اقتدار علمی همت گمارد. ولی بِک میگوید که جامعه و حوزه علم که بخشی از جامعه است، باید در پذیرش دانش تخصصی منعطفتر باشند و سیاست گذاری باید علم را به اقتدارگرایی کمتر هدایت کند.
این متخصص ارتباطات علم، تأکید کرد: متخصصان و رسانهها نقش زیادی در تعریف چیستی و حدود رویدادهای تهدیدکننده ممکن یا مخاطرات احتمالی آینده دارند. در نتیجه در این دوره، اهمیت اجتماعی و اقتصادی دانش، افزایش مییابد که موجب افزایش قدرت رسانهها برای تولید دانش و نشر آن میشود. در جامعه مخاطرهآمیز، رسانهها صداهای افراد محلی را در کنار نظرات متخصصصان علمی ارائه میدهند تا ارزیابیهای قابل اطمینانی ارائه دهند.
وی افزود: اما در جهان سوم آگاهی که ما درباره مخاطرات فناوریها کسب کردهایم، به طور کامل از راه علمی حاصل نشده و شیوههای دیگری از اندیشیدن در آن دخالت دارند که میتوانند در کنشهای ما نمودار شوند و بازنماییهای رسانهای، یکی از محملهای پدیدار شدن این آگاهیهاست. در مبحث مخاطرات باید به منابع و ویژگیهای فرهنگی جوامع مثل فردگرایی، جمع گرایی یا تقدیرگرایی توجه داشت. در همین راستا در تحلیل بازنماییهای مخاطرات در ایران، باید به منابع فرهنگی جامعه که موجب تسهیل شیوع و رواج مباحثه مناسب درباره مخاطرات میشوند، توجه داشت.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات در ادامه به تشریح نتایج پژوهش خود در مورد ارزیابی محتواهای رسانهای پیرامون زیست فناوری در سه خبرگزاری فارس، ایسنا و باشگاه خبرنگاران جوان در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ و با استفاده از نظریه چارچوببندی رسانه پرداخت و اظهار کرد: جریان غالب خبری در هر سه خبرگزاری مورد مطالعه به نفع زیست فناوری گیاهی بوده و آن را عامل مهمی در دستیابی به توسعه اقتصادی و تحقق سیاستهای علمی مندرج در نقشه جامع علمی کشور بازنمایی کردهاند. موافقان، از عدم حمایت دولت و گاهی جامعه گلایه دارند، زیرا معتقدند این فناوری ظرفیت ایجاد رشد و توسعه اقتصادی در کشور را دارد، ولی تصمیمگیران به این ظرفیت بیتوجه هستند. نگاه این دسته از موافقان زیست فناوری گیاهی به مخاطره ناشی از آن، تحت تأثیر منافع تجاری است.
وی با اشاره به فرهنگ ریسکگریزی که از جانب رسانهها ترویج می شود، خاطرنشان کرد: منابع خبر با وجود اینکه اهمیت زیست فناوری کشاورزی در فائق آمدن بر مشکلاتی که جوامع امروز با آن مواجهند را تایید میکنند، ولی مصرف آن را فعلاً توصیه نمیکنند و استدلال میکنند که هنوز اثرات این محصولات، بر انسان مشخص نشده است. در عین حال رابطه تعریف نشدهای هم وجود دارد که به “واردکنندگان محصولات تراریخته” مربوط است. در حالیکه به گفته مسئولان ۷۰ درصد واردات مواد غذایی به کشور تراریخته است، ولی صادرکنندگان مجوز تراریخته یا واردکنندگان هرگز هیچ مطلبی در این باره نگفته و تعریفی از مواد تراریخته و واردات آن ارائه نکردهاند و صدای خاموش این فضا هستند.
وی خاطر نشان کرد: برساخت اجتماعی رسانهها از مخاطره تراریختهها و زیست فناوری گیاهی بیشتر مثبت است. رسانهها به ویژه در قالب کشمکش و مسئولیت عمومی به مباحثات اجتماعی متخصصان درباره موضوع هم پرداختهاند، ولی وارد عرصه نقد اجتماعی نشدهاند و صداهای محلی و مردمی در کنار صداهای متخصصان شنیده نمیشود. در مجموع مباحثه اجتماعی در این حوزه خصلت علمی ـ سیاسی دارد و ذینفعان با استفاده از رسانهها تلاش دارند تا خط مشیگذاری دولت را تحت تأثیر قرار دهند.
بنابر اعلام روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، این پژوهشگر حوزه رسانه تأکید کرد: وضعیت سردرگمی حوزه علم و قانونگذاری زیست فناوری گیاهی در ایران موجب شده تا این اخبار در حوزه عمومی بیشتر ظرفیت ایجاد نگرانی برای مردم را داشته باشند. مردم از طریق این اخبار، مطلع میشوند که محصولات تراریخته وارد ایران میشوند و توسط دام و انسانها هم مصرف میشوند، ولی هیچ راهی برای تشخیص محصولات تراریخته از غیرتراریخته وجود ندارد، چراکه محصولات تراریخته در ایران برچسبگذاری نمیشود.
وی در پایان تصریح کرد: در غیاب قوانین و سیستم ارزیابی شفاف مخاطرات، شهروندان از نظر معرفتی به دانش و معرفت متخصصان نیاز دارند و متخصصان هم به پژوهشها و مقالاتی استناد میکنند که در نشریههای معتبر خارجی له یا علیه زیست فناوری گیاهی و سلامت محصولات تراریخته منتشر شدهاند. در این شرایط، جامعه ایران استقلال شناختی خود را از دست داده و بازتولید این وضعیت، موجب افزایش احساس خطر میشود. در نتیجه مخاطره از وضعیتی قابل محاسبه و کنترل، به وضعیتی غیرقابل شناخت و محاسبه و “تحقق مخاطره یا فاجعه” تبدیل میشود. در واقع در مواجهه با تراریختهها، جامعه ایران بیش از اینکه جامعه مخاطرهآمیز باشد، جامعه بیمناک و سرگردان است.
انتهای پیام
منبع:خبرگزاری ایسنا