در جنگ جهانی رسانه هستیم؛ از ماجرای مهسا امینی تا فوتبال ملی
«جنگ، جنگ فریب افکار عمومی است؛ یعنی تغییر ادراک و معرفت. برای مثال در ماجرای مهسا امینی زمان و فرصت روایت اول را از دست دادیم. حوزههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تماما به ابعاد این جنگ مربوط می شود و اگر دفاع خوبی بخواهیم داشته باشیم باید این عرصه را به خوبی بشناسیم.»
به گزارش پایگاه خبری آموزشگاه رسانه، این جملات بخشی از سخنرانی حمیدرضا مقدمفر، رییس ستاد بزرگداشت سومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی است که در همایش ملی تبیین سیاست های رسانه ای در حوزه فرهنگ و هنر صبح امروز ـ سه شنبه ـ ۲۹ آذر ماه ـ در مجتمع باغ زیبا بیان شد.
در این مراسم که با حضور محمد مهدی اسماعیلی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، فرشاد مهدی پور (معاون مطبوعاتی)، سردار مقدم فر (رییس ستاد بزرگداشت سومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی)، سپهر خلجی (رییس شورای اطلاع رسانی دولت) در حال برگزاری است، مطالبی درباره سیاست های رسانه ای در حوزه فرهنگ و هنر کشور بیان می شود.
در ماجرای مهسا امینی زمان و فرصت روایت اول را از دست دادیم
حمیدرضا مقدمفر، رییس ستاد بزرگداشت سومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی در نشست تخصصی مدیران روابط عمومیهای وزارت ارشاد اظهار کرد: در چند دقیقهای که فرصت هست، خیلی کوتاه دو نکته را عرض می کنم. یک موضوع که درباره شهید سلیمانی است اما قبل از آن می خواستم نکتهای را عرض کنم و آن اینکه در حوادث اخیر که یک جنگ بود، ما دو جنگ داشتیم؛ یک جنگ در خیابان بود و یک جنگ هم در رسانه داشتیم که آن بخش، مهمتر بود. برای مثال در سوریه، داستانی که تکفیری ها درست کردند، بحث رسانه بود. ابتدا یک جنگ رسانه ای قوی شکل گرفت و بعد جنگ میدان به وجود آمد. چند سال زمان برد و همه چیز خراب شد تا مردم سوریه متوجه شدند با جنگ مواجه هستند.
او با بیان اینکه در ایران هم قرار بود چنین اتفاقی رخ دهد، گفت: رسانه به صورت عامل است. هنر و بحث کتاب و هرچیزی که می تواند پیام انتقال دهد بخشی از رسانه است. به معنای عمومی وزارت ارشاد متولی این کار است و به نظرم بیشترین لطمه را در این داستان وزارت ارشاد خورده است. دشمن خیلی لطمه ها زد. بخش اول جنگ حوزه وزارت ارشاد بود و نوک پیکان ساختار وظیفهمند خود بود.
او در ادامه به وظیفه روابط عمومی ها اشاره کرد و گفت: در عرف ما روابط عمومی باید سپر و مدافع یک ساختار باشد. روابط عمومی باید برای مجموعه سپر شود و اگر انگیزه ندارد باید پُست خود را ترک کند. دوستان در روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید دفاع کنند، باید سپر باشند. روابط عمومی خودش باید مسلط باشد.
مقدمفر این جنگ را جنگ تدارکی و شناختی دانست و افزود: یکی از حوزههای ما که خیلی ما را آسیبپذیر کرد این بود که جنگ شناختی را نمی شناختیم. امروز در تمام دنیا قضاوت درباره پدیده ها، به نسبت تصاویری که از واقعیت در ذهن افراد نقش می بندد، شکل می گیرد. در اینجا روایت اول مهم است اما رسانه خودش رویداد را می سازد. روابط عمومی باید این عرصه را بشناسد وگرنه نمی تواند دفاع خوبی داشته باشد. جنگ، جنگ فریب افکار عمومی است؛ یعنی تغییر ادراک و معرفت. برای مثال در ماجرای مهسا امینی زمان و فرصت روایت اول را از دست دادیم. حوزههای ارشاد تماما به ابعاد این جنگ مربوط می شود و اگر دفاع خوبی بخواهیم داشته باشیم باید این عرصه را به خوبی بشناسیم. روابط عمومی ها باید بدانند که از چه چیزی باید دفاع کنند.
سپس او از شهید سردار حاج قاسم سلیمانی یاد کرد و گفت: حاج قاسم ما نقش مهمی در امنیت و خلق آن داشتند. البته تک تک خون شهدا موثر بوده و جایگاه خودشان را داشتند. منتها شهید سلیمانی برخی امتیازات داشتند که آن را هم با توجه به سنتهای الهی دارا بودند و سپس تبدیل به یک نعمت و موهبت خاص شد که حتی شهادت ایشان یک تشییع بی سابقه را رقم زد.
او افزود: حاج قاسم یک مکتب عملی ارائه داد. ایشان با همان مکتب اسلام و مبانی و اصول، یک راه عملی را نشان داد که مدرسه درس آموزی محسوب می شد و باید آن را ترویج کرد. حاج قاسم یعنی نماد ارزش ها؛ کسی که از شئون عاقبت بخیری و ولایت فقیه پیروی می کرد. من در سوریه شاهد بودم که در برخی جاها او میتوانست دستوری دهد که ما را شش ماه در جنگ با داعش جلو بندازد اما همواره مراقب بود تا خون از دماغ یک انسان بیگناه ریخته نشود. حالا ما به سالگرد شهادت ایشان نزدیک هستیم و برنامههای متنوعی پیشبینی شده است. وزارت ارشاد هم امسال برنامههایی دارد. ستاد ما ستاد مردمی است.
او سپس به این موضوع اشاره کرد که سال گذشته ۲۵ هزار نفر برای سالگرد شهید سلیمانی به فرودگاه بغداد آمدند و این یعنی غیر ایرانی ها هم می دانند ایشان چه کرده است.
مقدمفر افزود: ایشان اخلاص و صداقت داشت و به آنچه میدانست، عمل می کرد. حاج قاسم این نیست که فقط از شخصیت او تجلیل کنیم. به نظر من در این زمان بشریت مدیون ایشان است. اگر داعش از بین نرفته بود، گریبان خود آمریکاییها و اروپاییها را می گرفت. ما باید به ترویج مکتب حاج قاسم در میان مردم کمک کنیم.
او ترویج مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را وظیفه کلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانست و افزود: وزارت ارشاد امسال خیلی پای کار آمده است. الحمدالله مقدمات برنامهها شروع شده و یکی از این برنامه ها همین امروز شروع شده است. ان شاءالله دوستان کمک کنند. برنامههای خرد و کلان داریم که وزارت ارشاد متولی آن است. ترویج مکتب حاج قاسم وظیفه کلی این وزارتخانه است. حاج قاسم را باید ترویج کرد و از او باید آموخت. او یک راه، مدرسه و مکتب است.
ما با جنگ جهانی رسانهای مواجه هستیم
در ادامه این همایش، سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت اظهار کرد: واقعیت این است که دولت بزرگترین تولیدکننده خبر در جریان رسانهای کشور است. روزی اگر دولت را از فرایند تولید پیام حدف کنیم، به نظرم چیزی در گردش اطلاعات باقی نخواهد ماند. این نشان میدهد که ما به عنوان دولت و دوستان به عنوان بخشی از دولت، نقش مهمی در تولید اطلاعات و گردش پیام دارند.
او تمرکز بر نقاط امید را وظیفه افرادی دانست که تولید خبر میکنند و افزود: برای اینکه بتوانیم تولید قدرت کنیم، باید ظرفیت ها را به میدان بیاوریم. من برای روابط عمومیها یک ایده مرکزی برای تولید پیام و برگشت پیام دارم. ما باید همه ظرفیتها را به خدمت بگیریم و هم افزایی کنیم.
او با بیان اینکه ما با جنگ جهانی رسانهای مواجه هستیم، گفت: در این جنگ یک طرف قضیه مردم بودند و یک طرف قضیه رسانههای ماهوارهای. وقتی ما شرایط را چنین ترسیم کردیم، یک کنشگر ارتباطی می شویم و آرایش رسانهای هم شکل جدیدی به خود گرفته است. در این فضا رسالت اصلی کار تبیین است و ما رزمندان این جبهه هستیم که باید خط شکنی انجام دهیم.
او جسارت و توان لازم و موقعیت شناسی را لازمه خط شکنی دانست و افزود: بدانیم که آرایش رسانهای تغییرات اساسی کرده و رسانه امروزه نقش مهمی دارد. در همین اتفاقاتی که رقم خورد، اگرچه ما بسترهای اجتماعی داشتیم، اما واقعیت قضیه این است که رسانه پیشگام این داستان بود و ادراک را دستکاری می کرد و البته سویههای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی نیز داشت.
خلجی ادامه داد: ما کاملا با جنگ جهانی رسانهای مواجه بودیم. من سندهایی از مقامات اروپایی و آمریکایی دارم برای اینکه تمرکز خودشان را بر این موضوع گذاشته بودند که اینترنت نامحدود فراهم کنند. در این آفت رسانهای، دولت و حتی سفرهای دولت که نقطه امید است را هدف می گیرند.
او در مسیری که ترسیم کرد، وظیفه دولت را اعتمادسازی و رفع شبهه دانست و بیان کرد: اعتمادسازی و رفع شبهه یک ماموریت کاملا راهبردی است که مقام معظم رهبری نیز بر آن تأکید کردهاند. من و شما به صورت مستمر نیازمند یک برنامهریزی برای مدیریت پیام هستیم. لازم است مخاطب و زبان انتقال پیام را بشناسیم و اینها مواردی هستند که کارگزاران روابط عمومی باید بدانند.
خلجی در توصیف عصر معاصر، گفت که «ما در دوره ای قرار گرفتهایم که به آن عصر انسان معاصر گفته می شود و در این مسیر با پدیده ارتباط جمعی مواجه هستیم.»
او سپس با طرح این پرسش که کار ویژههای رسانه امروز در تراز یک ابزار قوی چه چیزی است؟ به برشمردن این موارد اقدام کرد.
«نخست تغییر نگرش جامعه هدف؛ کار ویژهای که در اینجا حاصل می شود تغییر نگرش جامعه هدف است که با فشار رسانهای انجام می شود. ذهن مخاطب را دستکاری می کنند و برای مثال برجام را طوری توصیف می کنند که انگار تمام زندگی مردم به آن وابسته است.
دوم مدیریت هیجانها، احساسات و واروونگی افکار عمومی: عملکرد کارویژه در این نقطه به این شکل است که افکار عمومی را خلاف پیام اصلی تحت تاثیر قرار می دهند.
سوم گسست عاطفی میان تودهها و نخبگان: در این پارادایم وقتی با کار ویژهها کار جلو می رود، شما باید از ایرانی بودن خودتان بدتان بیاید. هدف این است که مدام دست به مقایسه بزنید. شما باید از دین و نهادهای دینی بدتان بیاید. دین محدودیتزا و مانع پیشرفت می شود. در این پارادایم شما باید از مسئولینتان نیز بدتان بیاید. باید غرور ملی ایرانی ها تضعیف و تحقیر شود. برای مثال کاری که در ماجرای فوتبال انجام شد. مردم ایران باید عصبانیت دائمی داشته باشند و مردم احساس کنند که شرایط عادی نیست. همه اینها با ابزار رسانه انجام می شود.»
ادامه دارد
منبع:خبرگزاری ایسنا