نقش و اهمیت رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی
نقش و اهمیت رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی
امروزه عمده ترین نقشی که وسایل ارتباط جمعی و رسانه های جمعی برعهده دارند عبارت است از: فرهنگ سازی
آموزش، اطلاع رسانی و ایجاد مشارکت اجتماعی، س 9پ 9اسکات اولین سردبیر روزنامه گاردین در این باره
می گوید : “امورمقدس اند و تفاسیر آزاد” او برای مطبوعات به عنوان یکی از وسایل ارتباط جمعی دو نقش و
کارکرد قایل است:
)1 نقش و کارکرد اطلاع رسانی 2( نقش و کارکرد بیان عقاید
“لاسول” در مقاله ای به عنوان ” ساخت و کارکرد ارتباطات در جامعه” از وظایف دیگری برای وسایل ارتباط
جمعی نام می برد :
)1 حراست از محیط 2( همبستگی میان اجزای جامعه 3( انتقال میراث های فرهنگی از نسلی به نسل دیگر
نقش رسانه های ارتباط جمعی
)1 نقش آموزش:
تعریفی که سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد)یونسکو( از آموزش آورده است عبارت است از: ” تمام
کنش ها و واکنش ها، اثرات و روش هایی که برای رشد و تکامل توانایی های مغزی و معرفتی و مهارت ها،
نگرش ها و رفتار انسان به کار می روند، به طریقی که شخصیت انسان تا ممکن ترین حد آن تعالی
بخشند، آموزش و پرورش ”
یونسکو چهار ویژگی عمده برای برنامه های آموزشی رادیو و تلویزیون قایل شده است عبارت انداز:
-1 برنامه ها به صورت مجموعه متوالی است تا به یادگیری کمک کند.
-2 طراحی و برنامه ریزی آن ها به طور مشخص با کمک مشاوران آموزشی صورت می گیرد.
-3 این برنامه ها به طور معمول با دیگر موادآموزشی، هم چون متون درسی و راهنمای مطالعاتی همراه است.
-4 استفاده از این برنامه ها معمولاً توسط معلم و شاگرد به نوعی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
بدین ترتیب رادیو و تلویزیون می تواند در کنار برنامه های درسی، برنامه هایی نیز برای ارتقای سطح
دانستنی های و معلومات عموم و اعتلای سطح دانش فنی و مهارت قشرهای معینی از جامعه و تشویق ذوق هنری
آن ها تهیه و پخش کند که همان نقش و رسالت فرهنگ این دو رسانه است.
مارشال مک لوهان در مورد تلویزیون آموزشی چنین می گوید: ” اهمیت نقش آموزشی تلویزیون هنگامی آشکار
می شود که می بینیم کودکی سه ساله می تواند در کنار پدر و مادربزرگش کنفرانس را به آسانی تماشا کند.”
)2 نقش خبری رسانه های جمعی :
مهم ترین نقش و کارکرد رسانه های جمعی، پی جویی و گردآوری اطلاعات درمورد حوادث و رویدادهای
ملی و فراملی و انتقال آن ها به عموم مردم بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب گروهی است.
9
اما دانستن اینکه جه خبری خبر محسوب می شود، از دیدگاه دانشمندان علوم ارتباطات جمعی متفاوت است.
برخی خبر را از گزارشی فشرده و بازتابی دقیق از یک رویداد می دانند و شماری دیگر، خبر را از گزارشی
مناسب که برای بخش عمده ای از مردم جالب توجه است تلقی می کنند.
“والترلیپمن” مفسر و خبرنگار معروف آمریکایی در این مورد چنین می گوید: “اخبار، انعکاس موقعیت های
اجتماعی نیستند، بلکه گزارشی خبره ای مطرح شده در جامعه اند.”
اخبار به مسائلی می پردازند که فوری و تازه و الزاماً پیچیده و مبهم باشند. او معتقد است که خبر و حقیقت
یکی نیستند. وظیفه خبر این است که حادثه ای را مطرح کرده، بر سر زبان ها بیاندازد، حال آن که وظیفه
حقیقت این است واقعیت های نهفته و نامعلوم روشن کرده، آن ها را به هم ربط داده و تصویری از واقعیت به
دست دهد که بشر براساس آن عمل کند
از میان رسانه های جمعی رادیو و تلویزیون مهم ترین وسیله خبر یا اطلاع در عصر ما محسوب می شود.
این دو وسیله، کوچک شدن کره زمین و ایجاد همبستگی و نزدیکی میان ساکنان آن را فراهم آورده اند.
تلویزیون از آن جا که با اکثر حواس آدمی سر و کار دارد، بیش ترین تأثیر احساسی، عاطفی و از همه مهم تر
اطلاعاتی را بر انسان می گذارد.
تلویزیون در مدتی کوتاه، اطلاعات مورد نیاز و خبر رویدادهای گوناگون را در دور افتاده ترین نقطه دنیا به
طور دائم و مستقیم در اختیار گیرنده قرار می دهد. تلویزیون در نمایشی کردن و ارزش دادن به وقایع مهارت
خاصی دارد. در هر حال انسان جدید نیازمند مطلع شدن است و دموکراسی نیز بدین معنی است.
آلفرد سووی می گوید: ” افرادی که خوب مطلع شده باشند، همشهری ها و اتباع کشورند و افرادی که بد
مطلع شوند هویتی نخواهند داشت.”
نتیجه آن که: وسایل ارتباط جمعی و رسانه های جمعی نقش پخش خبر و اطلاع رسانی را بر عهده دارند.
رسالت آن ها : انتقال سریع، بی طرفانه و آگاهی بخش اخبار و وقایع دنیای ماست. هیچ حادثه ای در عصر
ارتباطات جمعی فقط به یک منطقه جغرافیایی محدود نیست و آن چه تعلق محلی خبر، خاص بودن خبر یا
حاشیه برای یک محل یا منطقه خوانده می شود، فقط به گذشته ا ی تاریخی اختصاص دارد.
تعدد وسایل ارتباط جمعی و رقابت هدایت شده و درست آنان نه تنها می تواند به پخش سریع خبر در جهان
بینجامد، بلکه از برخورد اخبار آنان برق حقیقت جهیدن گیرد و نور واقعیت را پرتوی جهانی افکند.
3(نقش تفریحی رسانه های جمعی :
برای پاسخ گویی به نیازهای تفریحی افراد انسانی، رسانه های معاصر وظایف گوناگونی برعهده دارند. در دنیای
کنونی به سبب فشار کار روزانه و شرایط دشوار زندگی ماشینی، انسان ها بیش از هر زمان به استراحت نیاز
دارند و اگر برنامه های مناسبی وجود نداشته باشند که اوقات فراغت آن ها را پر کند و خستگی ها و
اضطراب ها و دلهره های آن ها را تسکین دهد، خیلی زودتر از حد معمول فرسوده و از کار افتاده خواهند شد.
توجه فراوان به تأمین اوقات فراغت بیش تر و استفاده کامل از این اوقات سبب شده است که به تدریج انسان
11
به سوی یک نوع )تمدن فراغت( گام بردارد و با کاهش ساعات کار و ایجاد وسایل سرگرمی از زندگی خود
بیش تر لذت ببرد.
در زمان حاضر روزنامه ها و مجله ها، رادیو و تلویزیون ها و سینماها با انتشار و پخش مناسب برنامه های
گوناگون خود، از بهترین وسایل سرگرمی افراد به شمار می روند.
بدون شک رسانه های جمعی، اولین نهادها و نمایش هایی نیستند که در طول تاریخ برای این نقش به وجود
آمده اند. نخستین بار ارسطو، فیلسوف یونانی بود که دریافت علت و انگیزه اصلی استقبال مردم از تراژدی های
یونان باستان، فرافکنی است.
)4 نقش همگن سازی :
وسایل ارتباط جمعی، نزدیکی سلیقه ها، خواست ها و انتظارات تمامی ساکنان یک جامعه را موجب
می شوند و خروج جوامع از عصر محدوده های جدا یا تک افتاده را موجب می شوند.
همین روند است که “ژان کازنو ” و بسیاری دیگر از آن به عنوان توده سازی یاد می کنند. این اصطلاح
که بعدی مستهجن دارد و روندی نامطلوب از آن بر می آید، بدین معناست که با ورود رسانه های ارتباط
جمعی تشابه می پذیرند و در سبک زندگی، علائق، خواست ها از الگوهای مشابهی که وسائل ارتباط
جمعی به آنان می دهند، برخوردار می شوند. کازنو این روند را توده شدن تمامی مردم در یک محدوده
جغرافیایی با مرزهای ملی می داند. “کاردینر و لینتن” به عنوان شخصیت اساسی موجبات اندازه گیری
همین روند را فراهم می سازند. به زغم آنان شخصیت اساسی عبارت است از: ویژگی های مشترک تمامی
مردمی که در یک مرز و بوم حیات می گذرانند.
تکثر وسائل ارتباط جمعی) رادیو، سینما، تلویزیون، کتاب و ….( و تنوع درونی هریک از آن ها )روزنامه ها و
رادیوها …( از طرفی موجب کوچک شدن و قابل حمل شدن این وسایل شده و از طرفی دیگر موجبات
تشعب تازه ای بین مردم را فراهم می سازند.
)5 احساس تعلق اجتماعی :
وسایل ارتباط جمعی به خصوص در جوامع جدید که در آن با از بین بردن نسبی مسلک ها و جماعت ها
مواجه هستیم، با افرادی روبه رو می شوند که در انبوه وسیع شهر و با کاستی و روابط سنتی، در تنهایی
بی سابقه ای به سر می برند. حال صدای رادیو و تصویر تلویزیون و یا نوشته روزنامه ابزاری است در راه
احساس تعلق اجتماعی، با خواندن روزنامه، حس می کنیم، پس احساس اشتراک، تعلق و پیوند متقابل
خواهیم داشت. با مطالعه روزنامه یا شنیدن رایدیو، از حوادث محیط پیرامون خود با خبر می شوید.
مطالعات نشان داده است که هر چه میزان مطالعه روزنامه، شنیدن رادیو و …. کاهش می یابد و به همان
نسبت مشارکت اجتماعی به عنوان شاخصی از احساس تعلق به جامعه کاستی می یابند
از دیدگاه لرنر : هر چه مردم با وسایل ارتباط جمعی پیوند محکم تری می یابند به همان نسبت مشارکت
اجتماعی آنان و قابلیت زندگی آن ها در جمع به درک دیگران افزایش می یابد و جهان سوم که در مراحل
11
نخستین برخورد تاریخی خود با وسایل الکترونیک جدید است. با پیدایی شخصیت های انتقالی ) آنان که
با شرایط جدید محیط پیرامون، انطباق بیش تری یافته اند( عاملی مهم در راه حرکت به سوی دنیای
جدید می یابد.
)6 نقش تبلیغی :
یکی از نقش های رسانه های جمعی، تبلیغات است. بی تردید هرگاه وسایل ارتباطی، نقش تبلیغاتی را با
توجه به درخواست ها و نیازهای عمومی انجام دهند و در زمینه های سیاسی، به ارشاد مردم و پیش بینی
و تأمین وسایل آزادی و آسایش آن ها همت گمارند و در زمینه های اقتصادی به راهنمایی افراد برای
خرید کالاها و انجام خدمات اکتفا کنند، این وظیفه نیز در کنار وظایف خبری و آموزشی و اجتماعی دیگر،
مناسب و مطلوب خواهد بود.
اما اکنون در اغلب ممالک، وسایل ارتباطی عملاً چنین راهی را دنبال نمی کنند و وسایل ارتباطی به جای آن
که در جهت رهبری سیاسی جامعه یا به آزادی و بهزیستی مردم توجه کنند، هدف ها و برنامه های اجتماعی
و اقتصادی و فرهنگی ثمربخش را به مردم معرفی کنند و در راه ساختن زندگی بهتر و مرفه تر با همکاری و
همبستگی افراد را جلب کنند، به اقناع سیاسی و تحمیل قدرت می پردازند و بدین صورت نقش ابزار و سلاح
مسلکی و حکومتی را بر عهده می گیرند.
وسایل ارتباطی از جهت اقتصادی نیز بیش تر در راه منافع صاحبان سرمایه ها خدمت می کنند و به فرض آن
که پیشرفت های صنعتی و تولید کالاهای مصرفی را به سوی خدمت به مردم و رفع نیازهای واقعی افراد
بکشانند، در جهت عکس آن، به طور دائم مردم از خرید و مصرف هرچه بیش تر کالاهای غیر ضروری تشویق
و ترغیب می کنند. بدین طریق، افراد در جوامع صنعتی کنونی که به جوامع مصرف موسوم شده اند، ناچار
می شوند تحت تأثیر تبلیغات تجاری که در تمام لحظات شبانه روز به وسیله روزنامه ها، مجله ها، رادیو،
تلویزیون، سینماها و آگهی های گوناگون دیواری آن ها را تعقیب می کنند، کالاهای بیش تری خریداری
کنند و از خدمات فراوان تری استفاده کنند.
بدیهی است که افراد برای تأمین این همه نیازهای مصنوعی و تفننی باید درآمد بیش تری نیز به دست
می آورند تا بتوانند قدرت خرید و فروش را بالا ببرند که ساعت های زیادتری کارکنند، و احتمالاً به جای یک
شغل اصلی، یک یا چند شغل فرعی نیز به دست آورند. بدون تردید، افراد با کار بیش تر، چه از نظر جسمی و
چه از نظر روحی، خسته و فرسوده تر می شوند. شور و نشاط زندگی را از دست می دهند، از فراغت و آسایش
واقعی محروم می شوند، نسبت به وضع اجتماعی خود و اطرافیان خویش، بی اعتنا و بی توجه می شوند و در
نتیجه نمی توانند از حقوق سیاسی خود بهره برداری کنند، مسئولیت های اجتماعی خویش را ایفاء کنند و با
همکاری دیگران آینده بهتری بسازند. در چنین شرایطی تبلیغات بازرگانی به طور غیرمستقیم، هدف های
تبلیغات سیاسی را تأمین می کنند.