رسانه ها و کارکرد فرهنگی اجتماعی

رسانه ها و کارکرد فرهنگی اجتماعی –
*نیازهای ارتباطی و اطلاعاتی جامعه
اغلب اوقات، نهادهایی که بر زندگی مردم تأثیر می گذارند، خارج از دسترس شهروند معمولی هستند و این دوری
بدان معناست که اغلب بخش های جامعه، از روش کار این نهادها از جمله رسانه های گروهی آگاهی ندارند. این
ناآگاهی منجر به بیگانگی می شود و مانع مشارکت کامل فردی و اجتماعی می شود.
مسئله آزادی رسانه ها به تمامی مورد بررسی و باز اندیشی قرار گرفته است. آن چه امروزه با چالشی بی سابقه
روبرو شده، فقط موضوع آزادی رسانه ها نیست، بلکه حقوق اساسی شهروند در زمینه اطلاع یافتن و ارتباط برقرار
کردن است.
واقعیت این است که برغم بهانه هایی که برای حمله به رسانه وجود دارد، مقدار آزادی رسانه ها، معیار اندازه گیری
دموکراسی واقعی در جامعه است. نیاز به برقراری ارتباط را ه می توان به صورت یک مسأله اساسی و بنیادی مورد
نظر قرار داد و هم می توان آن را در سطح پیچیده تر، به عنوان نیاز به آگاهی از کارکرد جامعه، از جمله عوارض و
بازتاب های فردی ناشی از تغییر ساخت های سیاسی و اقتصادی، بررسی کرد. مسأله اصلی در این جا این است که
مردم در دریافت اطلاعات از منابع مختلف چه مشکلاتی دارند و رسانه های ارتباطی در حل این مشکلات چه کمک
راستینی می توانند بکنند.
در گذشته، روان شناسان اجتماعی، جامعه شناسان، انسان شناسان و غیره، بررسه هایی در مورد ساخت ها و
روش های زندگی جوامع گوناگون به عمل آورده اند که باید تاکنون بالغ بر چندین هزار شده باشد، تعداد بسیار
کمی از این تحقیقات، بادید ارتباطی انجام شده، معطوف به رفتار ارتباطی افراد و گروه ها در داخل جامعه، نیازهای
به اطلاعاتی که زندگی روزمره آن ها را ممکن؛ بلکه تازه واردان نیز که شامل اطفال و مهاجران می شوند، باید
دارای نوعی آگاهی اجتماعی مبتنی بر شناخت و اعمال این هنجارها باشند. اجتماعی شدن از طریق اختیارکردن
ارزش های مشترک، یکی از ویژه کارهای رسانه ها است. برخی دیگر به گوناگونی و انتخاب فردی اهمیت بیش تری
می دهند ولی آن ها نیز ابقای پیوند اجتماعی را همان اندازه مبهم می دانند.
– ابقاء و نوآوری: اغلب رسانه ها توقع دارند که به ابقای سنن و فرهنگ ها یاری رسانند، دستاوردها و
ارزش های گذشته را یادآور شوند و از این راه، هویت ملی و اعتقاد جمعی را فزونی بخشند. ولی جامعه
برای رشد کردن، به نوآوری نیازمند است. پس ارائه اندیشه ها و ارزش های نوین از وظائف رسانه ها است.
– ویژه کارهای فرهنگی: رسانه ها هم خود نوعی تجلی فرهنگی اند و هم صور فرهنگی دیگر را اشاعه
می دهند. اغلب اوقات آن ها تنها وسیله ارتباط فرهنگی اند که دردسترس توده مردم قرار دارد. از این رو
ویژه کار فرهنگی آن ها عبارت است: از تحکم فرهنگ های سنتی و گشودن اذهان برای صور و
سبک های نو و پیوند دادن گذشته ملی به ابعاد جهانی و فرهنگ بشری.
– حکومت: حکومت نمی تواند بدون ارتباط با شهروندان به طور کلی و با اجزای سازمانی خود در سطوح
مرکزی و محلی عمل کند. یکی از ویژه کارهای اساسی ارتباط، فراهم آوردن مجراهایی است که جریان

مداوم اطلاعات، دستورالعمل ها، عقاید و مشکارکت فعالانه را از حکومت به مردم و بالعکس و نیز میان
ادارات مختلف حکومتی تأمین کند.
– مدیریت: مدیریت نیز، چه اداری باشد، چه صنعتی یا تجاری، برای تطبیق عملیات خود با محیط خارجی
هماهنگ کردن فعالیت های خود و حفظ ارتباط مداوم با کارکنان خویش، نیازمند جریان اطلاعات است.
یک جامعه صنعتی پیچیده صنعتی یا فرا صنعتی که نقش سازمان های عمومی در آن روز به روز اهمیت
بیش تری می یابد، نمی تواند بدون نظام های ارتباطی فعالیت کند. مدیریت صنعتی، کشاورزی و
آموزشی و خدمات اجتماعی متکی به هماهنگی فعالیت مسئولان پراکنده در سراسر کشور هستند. برای
ثمربخشی این فعالیت ها، به ارتباط نیاز است.
– امور اقتصادی: ارتباط نقش مهمی در امور اقتصادی دارد. رسانه هاخود نیز سازمان های اقتصادی هستند
و می توانند در کشاورزی و تجارت، تربیت نیروی انسانی و گرایش های حرفه ای، نقش محرک را ایفاء
کنند. اثر سازنده ارتباط که از توزیع اطلاعات ناشی می شود و اثر فعالیت تجاری آن، از ویژه کارهای
اساسی ارتباط به شمار می رود محدود به اثر مستقیم بر سازمان های اقتصادی نیستند.
– آموزش : در گزارش کمیسیون بین المللی یونسکو در زمینه توسعه آموزشی که در سال 1111 تشکیل
شد، آمده است که هر فرد باید امکان داشته باشد در سراسر زندگی خود به آموختن اداممه دهد. مفهوم
آموزش مادام العمر، سنگ بنای جامعه آموزنده است. رسانه های ارتباطی چه برای این کار برنامه ریزی
شده باشند، و چه نشده باشند آموزش دهنده ارزش ها هستند. اگر به طور مستقیم به کار گرفته شوند،
می توانند نگرش ها یا مهارت های خاصی را توسعه دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا